جدول جو
جدول جو

معنی کپه فنی - جستجوی لغت در جدول جو

کپه فنی
بینی پهن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ پِ لِ)
شهری به آلبانی که بر کنار رود ’ویوزا’ واقع است و 2000 تن سکنه دارد و موطن علی پاشا است. سامی بیک نام این شهر را ’تیه دلن’ وضبط فرنگی آن را ’تپه لن’ آورده و افزاید: قصبه ای است در آلبانی در خطۀ ’طوسقه لق’ و این قصبه حاکم نشین سنجاق ’ارکری’ از ولایت یانیه است و در شمال ارکری بفاصله 27 هزار گز و در شمال غربی نهر یانیه بفاصله صدهزار گز و در ساحل غربی نهر ’ویوسه’ قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. سکنه 163 تن. آب از چشمه. محصول آن غلات و توتون. شغل اهالی گله داری. صنایع دستی جاجیم بافی است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُرْ رِ)
نام یکی از دهستانهای هفتگانه بخش سلماس شهرستان خوی که در شمال بخش واقع شده است. حدود آن: از شمال به دهستان رهال و قطور، از جنوب به چهریق و حومه سلماس، از خاور به حومه سلماس و از باختر به مرز ایران و ترکیه محدود می باشد. کوهستانی و معتدل است. از 15 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و 2680 تن سکنه دارد. ده های عمده آن عبارتند از: اوریان، چهارستون، وردان، سیلاب و سره. نام دهستان از نام طایفۀ کره سنی گرفته شده و مرکز آن قریۀ سیلاب می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَلْ لَ / لِ زَ)
لاف زنی. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
کسی که دماغ کوچکی داردبینی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی